سریال ارباب حلقه ها؛ جلوه های باشکوه و داستان ملال آور

به گزارش وبلاگ نیازمندی، ارباب حلقه ها؛ حلقه های قدرت (The Lord of the Rings: The Rings of Power) در دو قسمت اولش از جهت جلوه های بصری همان شکوهی را داشت که منتظرش بودیم؛ اما داستان گویی سریال کند و ملال آور و دور از انتظار بود.

سریال ارباب حلقه ها؛ جلوه های باشکوه و داستان ملال آور

وبلاگ نیازمندی | شاید هیچ فیلم یا سریالی سال جاری به اندازۀ ارباب حلقه ها؛ حلقه های قدرت برای مخاطبان ایجاد شوق و انتظار ننموده بود. خیلی چیز ها باعث می شد که بی صبرانه منتظر تماشای این سریال باشیم؛ خاطرۀ شاهکار های سینمایی پیتر جکسون و هزینۀ شگفت انگیز صد ها میلیون دلاری که خرج این سریال شده است، آن را به چیزی سحرآمیز و اشتیاق برانگیز تبدیل می کرد. حالا دو قسمت ابتدایی سریال پخش شده و باید گفت این آن چیزی نیست که این همه برایش انتظار کشیدیم.

به گزارش وبلاگ نیازمندی ؛ این سریال دو جنبۀ اصلی دارد؛ یکی جلوه های بصری و دیگری داستان. اولی بسیار باشکوه و خیره نماینده است و دیگری (حداقل در دو قسمت اول) سطح پایین و کند و بی رمق. اگر بخواهیم این سریال را با رقیب همزمانش یعنی خاندان اژدها مقایسه کنیم، باید بگوییم از نظر جلوه های ویژه رجحان ارباب حلقه ها کاملا مشهود است؛ اژدهاها، اورک ها، صحنه های نبرد، لباس ها، گوناگونی سرزمین ها و درخشش چشمگیر چشم انداز ها در این سریال چیزی نیست که بگردد انکارش کرد. اما از نظر جاذبۀ داستان گویی خاندان اژد ها به مراتب بهتر است؛ آن سریال روایت ظریف و پیچیده و پرشتابی دارد که ارباب حلقه ها به کلی از آن غافل شده است.

داستان سریال در قسمت های اول و دوم بر شخصیت یک زن جوان اِلف به نام گالادریل متمرکز است. در ابتدای قسمت اول ماجرای جنگ میان سائرون شیطان صفت و اِلف ها را می شنویم که با پیروزی الف ها به خاتمه رسیده. حالا چند قرن گذشته است، اما گالادریل فکر می نماید صلحی که به وجود آمده پایدار نیست و آن ها باید سائرون و یاران به جای مانده اش را پیدا نمایند و از بین ببرند تا صلح واقعی به دست بیاید. اما سایر الف ها و پادشاه آن ها چنین عقیده ای ندارند. آن ها می خواهند گالادریل و یارانش را به سرزمین سعادت و جاودانگی بفرستند، چون فکر می نمایند دیگر نیازی به جستجو و جنگیدن نیست. اما گالادریل به ندای قلبش گوش می دهد و در لحظۀ آخر از ورود به آن سرزمین خودداری می نماید؛ و خیلی زود معلوم می گردد که حدس او درست بوده است.

مشکل سریال در اصل داستان نیست؛ داستانی که تالکین نوشته فوق العاده و مجذوب کننده است، اما شیوۀ روایت داستان است که سطح سریال را پایین آورده. روند داستان در دو قسمت اول گاهی کاملا از ریتم می افتد و تبدیل می گردد به تبادل نظر هایی طولانی و کسالت بار در دل چشم انداز های شگفت انگیز. به نظر می رسد که طراحی بصری چشم گیر سریال، حتی خود سازندگان را هم مسحور خودش نموده و باعث شده که آن ها از داستان غافل شوند. انگار سریال می خواهد دائما چشم انداز هایش را به رخ مخاطب بکشد و فکر می نماید که همین برای مجذوب کننده بودن کافی است. اما متاسفانه این اصلا کافی نبوده است.

حالا خیلی بهتر می توانیم نقش بزرگی را که پیتر جکسون در شکل گرفتن شاهکار های سینمایی ارباب حلقه ها داشت درک کنیم. این سریال همۀ عناصر آن فیلم ها را (از دستمایۀ داستانی گرفته تا جلوه های ویژه) دارد، اما آن کشش و شخصیتی را که پیتر جکسون به داستان بخشیده بود در اینجا نمی بینیم.

شاید بخشی از نقص شخصیت پردازی در سریال به خاطر تمرکز بیش از مقدار ای باشد که بر برجسته کردن شخصیت های زن داشته است. داشتن قهرمان های زن اصلا چیز بدی نیست، اما وقتی این موضوع شکل تعارف به خودش می گیرد، توازن شخصیت ها را از بین می برد و کل داستان را مصنوعی و پروپاگانداوار جلوه می دهد. این بلایی است که برخی سریال های تازه مثل خانم مارول و شی هالک هم تا حدی به آن دچار هستند.

خلاصه باید منتظر بمانیم و امیدوار باشیم که در قسمت های بعدی، سریال بتواند راستا و ریتم خاص خودش را پیدا کند و همان طعم و مزه ای را به ما بچشاند که منتظرش بودیم؛ فعلا که جز منظرۀ باشکوه و روایت ملال آور چیزی ندیده ایم. برایان لاوری (منتقد وبسایت سی ان ان) در کنایه به این روایت کند و کسالت بار جملۀ بامزه ای نوشته است: باید به این سریال بگوییم: وقتی رسیدی منو بیدار کن.

دانلود

فیلم اصلی

کد ویدیو

امتیاز آی ام دی بی: 6.2/10

امتیاز مخاطبان (راتن تومیتوز): 35%

امتیاز منتقدان (راتن تومیتوز): 84%

منبع: فرادید

به "سریال ارباب حلقه ها؛ جلوه های باشکوه و داستان ملال آور" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سریال ارباب حلقه ها؛ جلوه های باشکوه و داستان ملال آور"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید