عروس فرانکنشتاین؛ فیلمی که راستا ژانر وحشت را تا ابد تغییر داد - وبلاگ نیازمندی

به گزارش وبلاگ نیازمندی، هیولا های کلاسیک استودیوی یونیورسال که از شهرتی جهانی برخوردارند، توانسته اند از آزمون زمانی که قریب به 100 سال از آن می گذرد، سربلند بیرون بیایند. نمایش این فیلم ها در آن موقع که به مدت کوتاه دو دهه ادامه داشت، تبدیل به الگویی برای ژانر وحشت شد و به عنوان سنگ بنای کاری عمل کرد که ژانر وحشت می توانست در سینمای آمریکا برای نسل ها انجام دهد. از اقتباس رمان دراکولا برام استوکر تا موجودی از باتلاق سیاه، این فیلم ها درباره هیولا ها و جانوران مخوف، لایه های موجود پنهان در زیر چهره های ترسناک را به مخاطبان نشان دادند. اما فراتر از همه فرنچایز ها و دنباله ها، عروس فرانکنشتاین به سان نگاهی به آینده عمل کرد، آن هم با تبدیل شدن به فیلمی که راستا فیلم های ژانر ترس و دنباله های آن را برای همواره عوض کرد.

عروس فرانکنشتاین به کارگردانی جیمز ویل، داستان فرانکنشتاین و نیز خالق آن یعنی دکتر هنری فرانکنشتاین را ادامه می دهد. از همان فیلم اول، این هیولا چیزی بیشتر از داشتن حس تعلق و همراهی را نمی خواست اما از بد ماجرا، در حالی که او گوشه چشمی از آن را داشت، چیزی نبود که تا آخر ادامه داشته باشد. این موضوع به او حسی از تهی بودن را می داد در قیاس با وعده ای که به او داده شده بود تا نهایتا جای خالی آن پر گردد وقتی که دکتر پرتوریوس به او این فرصت را داد تا عاشق کسی مثل خودش گردد اما وقتی او در برابر عروس نهاده شد، با فریاد هایی که برآمده از وحشت بود، روبرو شد. این اتفاق سبب شد تا هیولا باور کند که کسانی مثل او باید بمیرند و کوشش کرد که خود و عروسش را یکبار برای همواره قربانی کند.

در حالی که عروس برای مدت طولانی در فیلم حضور نداشت، نقش آفرینی السا لنچستر، دیدی کافی نسبت به موجودی ارائه کرد که صرفا اینچنین متولد شده است و به شدت سردرگم است و تبدیل به نمادی برای ژانر شد. عرضه چنین فیلمی در این ژانر روی هم رفته نشان داد که چگونه سوء تعبیر ها می تواند به دل شکستگی منتهی گردد. برای مثال، می شد این چنین تعبیر کرد که عروس صرفا این احساسات و هیجانات را درک نکرده است وقتی داشت برای نخستین بار آن را تجربه می کرد. در دیدار با هیولا، تنها پاسخ منطقی او این بود که جیغ بکشد که شاید می توان آن را یک عکس العمل نامید به جای اینکه به عنوان وحشت از آن یاد کرد. اما این رخداد برای هیولا، به منزله مهر تاییدی بود که او هیچ وقت نمی تواند دوست داشته گردد.

سوء تفاهم بین این دو موجود از سیاق بزرگتری از ژانر ترس سخن به میان می آورد که دهه ها بعد قرار بود کشف گردد: ترس روان شناختی. احساس تنهایی تا وقتی که مرگ فرا برسد، شکل یک هیولا را به خود نگرفت. به جای آن حسی از شخص بود که می توانست به فکر نفوذ کند و حتی بعد از ترک سالن نمایش به مدت طولانی بر مخاطب تاثیر بگذارد. این سبک از ترس بعدا تبدیل به فیلم های تریلر (دلهره آور) شد و به پیشبرد این ژانر بیشتر از همواره یاری کرد اما در عروس فرانکنشتاین آخرین ترسی که هیولا طالب آن بود، او را تحت تاثیر قرار داد و آن بیم تنها شدن بود.

برای دنباله ها، عروس فرانکنشتاین مدخل بی نظیری به درون ژانر بود جایی که توانست به درستی از همان نقطه ای که فیلم اصلی مانده بود به راهش ادامه بدهد. این فیلم به مخاطبان گفت که هنوز هم چیز های زیادی برای گفتن وجود دارد. در حالی که دنباله ها در آن موقع به کلی نانشناخته نبودند، معمولا ترس ژانر به خصوصی بود که باید در آن بیشتر به آنالیز و جست وجو بپردازی. بسیاری از فیلم های ترسناک قبل از اینکه تیتراژشان پخش گردد، داستانشان را جمع و جور می کردند و هیچگاه جایی خالی برای داستان ها یا تعابیر بیشتر باقی نمی گذاشتند. اما عروس فرانکنشتاین نشان داد که سفر دور و دراز هیولا تازه شروع شده است، جایی که او داشت بشریت را از دید جدیدی آنالیز می کرد اما برای ژانر، موفقیت فیلم و شرایط آن به عنوان فیلمی که محبوب تر از فیلم اول بود، ثابت کرد که چنین آثاری می توانند چیز های بیشتری از یک مدخل صرف در این ژانر ارائه نمایند. از آن موقع تا به امروز، ترس خانه ای برای حضور چندین فرنچایز بوده است که به موفقیت دست یافته اند و چندین دنباله از آن ها ساخته شده است.

عروس فرانکنشتاین فیلم ترسناک تراژیکی بود که در آن وحشت از دل شکستگی نشئت می گرفت، مخاطره بازی با خدا و درک این موضوع که قرار نیست تمامی رویا ها به واقعیت بدل گردد. این اثر شیوه ای برای فهم فناپذیری یک شخص و یافتن خوشبختی و شادی در زمان حضورشان بر روی کره زمین است. از طرفی این اثر ظرفیت فیلم های ترسناک را به عنوان فرنچایز نشان داد و اینکه چگونه همواره داستان بیشتری تا آن موقعی وجود دارد که نویسنده خواستار روایت کلمات بیشتری درباره آن باشد. عروس فرانکنشتاین چیزی بیشتر از یک فیلم ماندگار بود: این فیلم راستا ژانر وحشت تا ابد تغییر داد.

منبع: CBR